تقريبا همين مقدار از مواد شيميايي در اثر مصرف کوکائين در مغز انسان ترشح ميشوند. اين بدان معناست که عاشق شدن اثري مانند مواد مخدر روي مغز انسان دارد.
پروفسور استفاني ارتيگ که اين تحقيقات را انجام داده است در اين باره گفت: اين تحقيقات نشان ميدهد عشق داراي يک پايه علمي است. اما نکتهاي که در اين جا توجه همه را به خود جلب ميکند اين است که آيا عشق قلبي است يا از مغز انسان سرچشمه ميگيرد؟
براي پاسخ به اين سوال بايد گفت که عشق در اصل از مغز انسان سرچشمه ميگيرد، اما قلب انسان نيز در اين ميان بيتاثير نيست. در حقيقت ميتوان گفت عشق يک جريان بالا به پايين و در عين حال پايين به بالاست که از مغز به سمت قلب و از قلب به سمت مغز در جريان است.
اين مطالعات همچنين نشان داد نمونههاي مختلفي از عشق قسمتهايي مختلفي از مغز را درگير ميکند. عشقهاي غير شرطي که معمولا بين مادر و فرزند وجود دارد توسط قسمتهاي مياني مغز به وجود ميآيند.
اما عشقهاي بين همسران توسط قسمتهاي پاداش مغز به وجود ميآيند و علاوه بر آن قسمتهاي ادراکي مغز را نيز درگير خود ميکنند.
پروفسور ارتيگ در اين باره گفت: انجام اين مطالعات بسيار لازم است. عشق اثرات عصبي و روحي بسيار مهمي روي سلامت ذهني انسان ميگذارد و افرادي که در عشق خود به نتيجه نرسيدهاند ممکن است دچار افسردگيهاي و اضطرابهاي روحي بسيار عميقي شوند.
اما اگر ما بتوانيم چگونگي فرآيند عشق را بررسي کنيم و متوجه شويم شکست عاطفي و عشقي چه اثراتي روي زندگي انسان ها دارند ميتوانيم روشهاي درماني بهتري براي بهبود زندگي انسانها پيدا کنيم. اگر ما بتوانيم به طور دقيق مشخص کنيم که چه قسمتهايي از مغز انسانها درگير عشق ميشوند، ميتوان افرادي را که به اين دليل دچار افسردگي شدهاند به سادگي شناسايي کرد و براي درمان آنها اقدامات بهتري انجام داد.
علاوه بر آن عشق باعث فعال شدن همان قسمتهايي از مغز ميشود که در هنگام مصرف داروهاي مسکن تحريک شده و به کاهش احساس درد منجر ميشود. زماني که شما در مورد فرد مورد علاقه خود صحبت ميکنيد همان قسمتهايي از مغز شما فعال ميشوند که در زماني که شما يک جايزه بزرگ را ميبريد و يا مواد مخدر مصرف ميکنيد شروع به کار ميکنند.
به همين دليل است که انسانهاي تنها و افسرده معمولا آستانه تحمل درد پاييني دارند و با کوچکترين ناملايمات روحيه خود را ميبازند و يا در مقابل مشکلات مقاومت پاييني از خود نشان ميدهند.
مطالعات قبلي نيز نشان داده بود عشق و علاقه در انسان اعتياد آور است. دانشمندان معتقدند دليل اصلي دشوار بودن جدايي و شکست عشقي نيز همين عامل است. تحقيقات نشان ميدهد افرادي که دچار اين حالت ميشوند مشابه با اشخاصي هستند که براي ترک اعتياد تلاش ميکنند.
دکتر هلن فيشر از دانشگاه راتگرز که اين تحقيقات را انجام داده است در اين باره گفت: عشق مانند اعتياد است. احساس علاقه ميتواند مانند يک اعتياد قدرتمند در بدن انسان شکل بگيرد و به اين ترتيب جدايي تاثيرات بسيار مخربي روي ذهن و روان انسانها دارد.
نظرات شما عزیزان:
|